مصاحبه خواندنی از استاد بزرگ پویا ایدنی

چاپ

 

استاد پویا ایدنی یکی از قهرمان برجسته شطرنج کشور متولد شهریور ماه 1374 شهر اهواز است .وی که از 6 سالگی شطرنج را آغاز کرده است در 8 سالگی تحت تعلیم مربی قرار می گیرد.به همت آقای خطیب زاده رئیس و آقای یوسفی دبیر هیئت شطرنج خوزستان از ایشان دعوت شد تا در مصاحبه ای که در محل هیئت شطرنج خوزستان انجام گرفت شرکت نمایند.ایشان علیرغم مشغله فراوان و تحصیل در رشته دارو سازی دانشگاه شهید بهشتی این دعوت را پذیرفتند و حدود 2 ساعت به سوالات ما پاسخ گفتند.لازم به ذکر است که زمان این مصاحبه به قبل از برگزاری مسابقات فینال قهرمانی کشور بر می گردد.

رزومه قهرمانی ها و افتخارات ایشان:

نایب قهرمان دانش آموزی جهان در رده سنی زیر 13 سال

کسب مقام سوم آسیا در رده سنی ریر 14 سال

6 بار قهرمان و نائب قهر مان رده های سنی 12 و 14 و 18 سال

نایب قهرمان جهان در رده سنی زیر 16 سال در سال 2011

قهرمان زیر 18 سال جهان در سال 2013

کسب عنوان استاد بزرگی شطرنج

3 سال عضو تیم ملی بزرگسالان

متن کامل مصاحبه را در ادامه مطلب دنبال کنید

از حضور شما در هیئت شطرنج خوزستان و شرکت در این مصاحبه تشکر می کنیم.

علیرغم صحبت هایی که با فدراسیون از طرف اقای خطیب زاده رئیس محترم هیئت شطرنج خوزستان در مورد مشکل حضور شما در مسابقات فینال قهرمانی کشور انجام شد با تغییر تاریخ برگزاری مسابقات موافقت نشد.چه عواملی باعث شد که نتوانید در این مسابقات شرکت کنید؟

با تشکر از دعوتی که به عمل آوردید.همانطور که می دانید این مسابقات بهترین و مهمترین مسابقات کشور هست اما فدراسیون طوری با این قضیه برخورد می کند که گویی تلاش می کند هر چه زودتر مسئولیت این کار را از سر خود باز کند.اکثر بازیکنانی که در مسابقه شرکت می کنند خوشبختانه یا متاسفانه سن پایینی دارند و مشغول تحصیل هستند.فدراسیون بدترین تاریخ را که مصادف با زمان امتحانات هست برای برگزاری مسابقات انتخاب کرده است.من نمی دانم که چرا فدراسیون نمی تواند در اسفند ماه مسابقات را برگزار کند؟آخرین بار سال 2009 بود که مسابقات در اسفند ماه برگزار شد که زمانش خیلی مناسب بود.بازیکنان باید با خیال راحت و بدون مشغولیت ذهنی و درسی در مسابقات شرکت کنند.امسال از شهریور ماه به آقای کریمی که عضو هیدت مدیره فدراسیون هستند گفتم که اگر مسابقات در دی ماه باشد نمی توانم شرکت کنم.حتی با چندین بازیکن شرکت کننده در مسابقات هم صحبت کردم که اکثر بازیکنان با این تاریخ مشکل داشتند.این مسئله قطعا به گوش فدراسیون رسیده است.حتی آقای پهلوان زاده هم در این مورد با من صحبت کردند اما به هر حال زمان برگزاری مسابقات تغییری نکرد.شاید عدم حضور شخصی به عنوان رئیس در فدراسیون که بتوان مشکلات را به وی بازگو کرد بی تاثیر نباشد

پیامد این قضیه چه می تواند باشد؟با توجه به اینکه آقای الشن مرادی هم دیگر در تیم ملی ایران بازی نمی کند وضعیت تیم ملی را با این وضع چگونه می بینید؟

حتما تاثیر سوء دارد.الان هم گفته اند که هر کس بازی نکند بازیکن جانشینش از نیمه نهایی انتخاب می شود و قطعا این موضوع در کیفیت بازی ها تاثیر دارد.به هر حال چند سالی است که مسابقات قهرمانی کشور از کیفیت خوبی برخوردار نیست.البته اینکه امسال تصمیم گرفتند مسابقات را دوره ای برگزار کنند خبر خوبی بود

چند سالی بود که نیمه نهایی برداشته شده بود.با توجه به اینکه زمان زیادی از شطرنج بازها گرفته می شود نظر شما در رابطه با برگزاری مرحله نیمه نهایی چیست؟

درست است اما به نظرم وجود نیمه نهایی لازم است و اکثر کشور ها هم فینال را به صورت دوره ای برگزار می کنند.در روش سوئیس ممکن است هر اتفاقی بیفتد و نفراتی با کیفیت بالا نتوانند خودشان را نشان دهند.البته اینکه می گویند 4 نفر از مسابقات انتخاب می شوند و یک نفر توسط کمیته قابل بحث هست. مسلما در فینال دوره ای کسانی که انتخاب می شوند آماده ترینند

خیلی از مخاطبین این مصاحبه خانواده ها هستند.به نظر شما بهترین سن یاد گیری برای کودکان چه سنی است؟

برای هر فردی فرق دارد. معمولا سن 4 تا 6 سال سن مناسبی برای شروع یادگیری شطرنج است.

خانواده ها چطور متوجه شوند که کودکشان در مسیر درست هست یا نه؟ممکن است در صورت عدم موفقیت فرزندشان نا امید شوند.توصیه شما چیست؟

چیزی که مهم است این است که این ورزش یک ورزش دیر بازده است.ممکن است در بعضی موارد با یک روش و آموزش نا مناسب بازده خوبی نصیب فرد نشود.این انتظار غلط است که سریعا کودکشان به موفقیت دست یابد.من در 6 سالگی حرکت مهره ها را یاد گرفتم.از 8 سالگی با مربی کار کردم ولی تا 11 سالگی مقامی نیاوردم.حتی آن سالی که قهرمان زیر 12 سال کشور شدم در جهان شصت و پنجم شدم و از 11 بازی تنها 5 امتیاز کسب کردم.همیشه این مشکل هست که خانواده ها انتظارات زیادی دارند.این موضوع فشار زیادی به فرزندان وارد می کند.پدر من جمله ای دارد که می گوید شطرنج خشن ترین ورزش است چون با روح و روان انسان بازی می کند.این فشار هر چقدر لول بازیکن بالاتر می رود هم بیشتر می شود.اگر فشار از سمت خانواده زیاد باشد اثرات منفی زیادی می تواند روی فرزندان داشته باشد.

اشاره خوبی داشتید.بارها دیده شده که کودکان در هنگام بازی و یا بعد از باخت عکس العمل های بدی از خود نشان داده اند که ناشی از استرس زیاد هست.شاید برخی والدین متوجه این همه فشار روی فرزندان خود نباشند.چطور باید این استرس را کنترل کرد؟

این سوال را در یک همایش پرسیدند و من آنجا هم اشاره کردم که شاید بهتر باشد این سوال را از پدر من که همواره در مسابقات همراه و یاور من بودند بپرسید.من هیچگاه از سوی ایشان فشاری احساس نکردم و اگر نیاز به فضا داشتم در اختیارم قرار می دادند.

با چه مربیانی تا کنون کار کرده اید؟

با مربیان زیادی کار کردم.در رشته شطرنج می توان بدون مربی هم کار کرد اما داشتن مربی سرعت پیشرفت را افزایش می دهد.اولین مربیم آقای فرهاد کانتر بودند و بعد هم آقای خطیب زاده.همچنین با آقایان محمد دلجو ، باجرانی، هاملت تومانیان، استاد بزرگ امیر باقری و در لول های بالاتر با استاد رسول ابراهیم اف کار کردم.در حال حاضر فرصت نمی کنم که با مربی کار کنم.آخرین باری که با مربی کار کردم بعد از مسابقات جام جهانی بود که به صورت اینترنتی با استاد بلیافسکی کار می کردم.

برای کسانی که میخواهند در شطرنج پیشرفت کنند توصیه شما در مورد یادگیری گشایش و فرم ها چیست؟کدامیک اولویت بالاتری دارند؟

من مربی نیستم و دقیقا نمیدانم با هر نفر باید چگونه کار کرد اما به نظرم باید ابتدا فرم های آخر بازی آموزش داده شوند.البته این به معنای غافل شدن از یادگیری گشایش نیست.شروع بازی 40 درصد بازیست.

شما در کنار شطرنج تحصیلات عالیه را نیز ادامه میدهید.چه توصیه ای به خانواده هایی دارید که آموزش شطرنج را موکول می کنند به فصل هایی که با درس خواندن تداخلی نداشته باشد؟

تجربه ثابت کرده است که قبل از دبیرستان دوران طلایی پیشرفت یک بازیکن شطرنج است.من در دوران راهنمایی مربی داشتم ولی مسابقه کم میرفتم.حال که فکر می کنم می بینم اگر آن موقع در مسابقات شطرنج شرکت می کردم موفق تر بودم.بعضی مواقع ممکن است در یک روز یا چند روز درس اولویت خیلی بیشتری داشته باشد اما در کنار هم بودن این دو خللی به دیگری وارد نمی کند.اگر در این مرحله پیشرفت خوبی حاصل شود خیلی عالیست چون بعد از این با نزدیک شدن به کنکور ناگزیر باید کمی از شطرنج فاصله گرفت. من به بازیکن های جوانتر هم همیشه این توصیه را دارم.در حال حاضر آقای فیروز جاه و طباطبایی نشان داده اند که می توان در این سن و سال به رتبه های خوبی رسید.

اولین بازی رسمی را کجا برگزار کردید؟

سن 7 سالگی در مسابقات ملی حفاری بود که 2 از 7 شدم.این اولین باری بود که باید ثبت حرکت می کردم.

اولین موفقیت کشوری یا دانش آموزی ؟

دانش آموزی زیاد داشتم ولی تاریخش یادم نیست.در تیم دانش آموزی خوزستان بودم .اولین موفقیت انفرادی هم به مسابقات دهه فجر بهمن 84 بر می گردد که در رده سنی زیر 12 سال اول شدم.البته همه رده های سنی با هم بازی می کردند و بعد با توجه به امتیازات به دست آمده در رده خود تفکیک میشدند.

چقدر شهرت و محبوبیت را دوست دارید؟

سوال سختی است .انسان ذاتا محبوبیت را دوست دارد ولی من خیلی دوست ندارم که در کانون توجه قرار بگیرم.چون خیلی باید در رفتارها و برخوردها دقت کرد.البته بیشتر دوست دارم به دلیل موفقیت هایی که برای کشور به دست اورده ام از روش های قانونی با من راه بیایند نه اینکه بیشتر سنگ اندازی کنند.

تا به حال شده است که این محبوبیت برای شما دردسر درست کند؟مثلا کاری دارید و خیلی با عجله باید به آن کار برسید ولی از طرفی درخواست های افرادی که شما را می شناسند برای صحبت و یا احیانا عکس یادگاری را نمی توانید رد کنید.

خدا را شکر تا به حال پیش نیامده.خوشبختانه در ایران زیاد شناخته شده نیستم(با خنده)

شیرین ترین و تلخترین خاطره ورزشیتان کی و کجا بود؟

شیرین ترین خاطره قهرمانی زیر 18 سال جهان بود که توانستم از 11 بازی 5/8 امتیاز کسب کنم و توانستم به عنوان اولین ایرانی زیر 18 سال در دنیا مقام کسب کنم و نورم استاد بزرگی بگیرم.مسابقات نوجوانان برزیل هم خوب بود.هرچند که در اوایل تورنمنت 5/2 از 4 کسب کرده بودم ولی 5 دور بعدی را بردم و نایب قهرمان شدم.تلخی هم زیاد ولی بی شک تلخ ترین خاطره به مسابقات المپیاد بزرگسالان جهان در سال 2012 بر می گردد که اگر مقابل حریف مکزیکی مساوی می کردم در سن 18 سالگی به استاد بزرگی می رسیدم.ایشان چهار بازی قبلی خود را باخته بود ولی در آن مسابقه خیلی خوب بازی کرد.در بازی های زیر 18 سال اسلونی هم در دور آخر نیاز به یک تساوی داشتم تا دوم شوم اما بازی برده با مهره سفید را باختم.

در مسابقات برزیل با کارن گریگوریان بازی کردید.کمی درمورد حال و هوای آن بازی بگویید.

دو هفته قبل از بازی با کارن به ایشان باخته بودم و باید با همان رنگ مهره بازی می کردم.از نظر روانی بازی سختی بود اما توانستم با تسلط پشت میز بنشینم و بازی هم خیلی سریع تمام شد و خودم هم تعجب کردم که چطور با این سرعت ایشان را بردم.

اگر بخواهید با کسی که چند بار به او باخته اید بازی کنید، خود را چگونه آماده می کنید؟

هر بازی یک بازی جدید است.هر بازی از نو آغاز می شود و این بازی با بازی قبلی متفاوت است.من به استاد بزرگ تریاکوف سه بار باخته بودم و هر سه بار اختلاف رنکینگمان زیاد بود.دفعه سوم در مسابقات فردوسی بود.سالی که در مسابقات برزیل دوم شده بودم به ایشان باختمو هر سه بارسیاه بودم.بار چهارم در مسابقات دور آخر خزر و ابتدا وضعیت خیلی خوب بود و بعدش وضعیت بازنده پیدا کردم ولی در تنگی وقت توانستم آن بازی را به شرایط تساوی بکشانم و بعد پیروز شوم.

در مسابقات چقدر از رایانه کمک می گیرید؟

تا جایی که می شود سعی می کنم قبل از هر مسابقه استفاده کنم.البته شاید نباید یک بازیکن با ریتینگ 2500 به این شکل استفاده کنند ولی چون مربی در مسابقات پیش ما نیست و همچنین گستردگی شروع بازی ناگزیر به استفاده هستیم.

خیلی از اساتید یکدیگر را به استفاده از انجین متهم می کنند.به نظر شما این اتهامات وارد هست؟

در بین افراد آماتور موردهایی داشتیم که ثابت شده است.اما اثبات این مورد در خصوص بازیکنهای لول بالا راحت نیست.البته این نظر شخصی من هست و نمی دانم در حاشیه چه اتفاقی می افتد اما از روی تحلیل حرکت های بازیکنان به دلیل اینکه اختلاف کمی با سطح انجین دارند نمی توان این مورد را اثبات کرد.

آیا تا به حال پیش آمده که به حربفتان نشان دهید که خیلی به بازی مسلط هستید.منظورم انجام برخی رفتارهای ناجوانمردانه نیست بلکه نوعی حرکتهای روحی روانی که نشان دهید کنترل بازی در دستان شماست.

یک جمله از یکی از بزرگان شطرنج هست که اگر اشتباه نکنم از لاسکر هست.ایشان می گویند که شما در شطرنج در مقابل 17 نفر بازی می کنید.16 مهره و یک بازیکن.حرکات بدن خیلی مهم هستند.کتاب روانشناسی در شطرنج خیلی کتاب خوبی در این رابطه هست.در دور هشتم بازیهای نوجوانان برزیل وضعیت کاملا بازنده داشتم.شروع بازیئی انتخاب کردم که خیلی در آن تجربه نداشتم.حریفم بسیار خوب بازی می کرد.تنها نکته این بود که حریفم در تنگی وقت بود و من از این فرصت استفاده کردم و شروع کردم به سریع بازی کردن و خودم را بسیار ریلکس نشان دادم.حتی با یک دست حرکت می کردم و می نوشتم و موفق شدم بازی را اینگونه ببرم.

غرور شطرنج باز خوب هست یا بد؟منظورم غرور ناشی از یک سری بردهای پیاپی و ناشی از اعتماد به نفس بالاست

قطعا خوب نیست.دیدم بازیکنی که خیلی غرور داشته به همین دلایلی که گفتید ولی حتما در جایی ضربه می خورد و حتما باید غرور را از اعتماد به نفس جدا کرد.

اگر دوباره متولد شوید و قدرت و اختیار انتخاب داشته باشید آیا بازهم سراغ شطرنج می روید؟

صد در صد. من با شطرنج بزرگ شدم. معمولا بچه ها در سن پایین دنبال چیزی هستند که بتوانند توانایی های خود را به دیگران نشان دهند.شطرنج با روحیات من سازگار است.یادم می آید شبهای امتحان کلاس چهارم دبستان مادرم وقتی در اتاقی که درس می خواندم به من سر میزد میدید که مشغول درس خواندن هستم و به محض اینکه می رفت سریع از زیر پتو کتاب شطرنج بازی می کردم و مطالعه می کردم.

غایت هدف شما چیست ؟

قطعا برای همه قهرمانی جهان هست ولی قبلش باید به هدف کوچکتری برسی .هدفم این است که بین 10 تا 20 نفر اول دنیا ظرف 6 سال آینده قرار گیرم.شاید الان بیشترین مشکلم تحصیل در رشته دارو سازی هست که رشته بسیار سختی است.تقریبا برایم خیلی سخت هست که در طول ترم بتوانم کار کنم.تا سه چهار سال آینده هدفم این است که ریتینگم را به بالای 2700 برسانم.البته خیلی سخت هست .بعد از ترم 4 آزمون جامع علوم پایه دارم و هدفم این است که این آزمون را با موفقیت پشت سر بگذارم و بعد مرخصی بگیرم.اولین هدفم این است که بین 100 نفر اول دنیا باشم و می دانم که توانائیش را دارم ولی فقط توانایی ملاک نیست.وقت ، امکانات ، مربی و همچنین ساپورت مالی همگی باید فراهم باشد.

گشایش مورد علاقه شما ؟

بی شک سیسیلی نایدروف که شاید در ایران من را متخصص آن بدانند.شاید بگویند من غرور دارم ولی شاید خودم را بین 50 نفر اول دنیا در گشایش نایدروف بدانم.

در جام خزر امسال بازی می کنید؟

ثبت نام کرده ام ولی در مورد امکانات باید صحبت کنم.اگر امکانات خوب باشد حتما شرکت می کنم و این مسابقات برای کسب آمادگی مفید هست.

کمی در مورد مسابقات ایرفلوت 2015 صحبت کنید.جاییکه خوش درخشیدید.

بعد از قهرمانی جوانان در هند که بسیار هم برایم بد تمام شدخیلی وقت بود که در مسابقه ای شرکت نکرده بودم.در مسابقه جام فجر هم شرایط خوب پیش نرفت.بعد از آن در تورنمنت ایسلند شرکت کردم.هر چند از نظر مالی خوب نبود ولی برای کسب آمادگی خوب بود.بعد از آن آماده شدم برای مسابقات ایرفلوت که خیلی مسابقات معتبری هست.در اینجا اگر خوش بدرخشید می توانید از لیگ های اروپایی پیشنهاد بگیرید.

در این مسابقات در دور اول با جو آشنا نبودم.هم اینکه با دیدن آن همه بازیکن خوب آدم شوکه می شود.همچنین زمان مسابقات یک ساعت و چهل دقیقه بود که بعد از حرکت چهلم به جای سی دقیقه 50 دقیقه اضافه میشد و بعد از حرکت 60 یک ربع .کسانی که من را می شناسند می دانند که عادت دارم سریع باری کنم و این همه وقت برایم سخت بود. دور اول به شخصی که قبلا دو بار به او باخته بودم برخورد کردم.بازی هم خیلی طول کشید.حدود 5 ساعت بازی ادامه پیدا کرد و آن بازی را واگذار کردم ولی بعد از آن بهتر بازی کردم و خیلی مهم بود که بتوانم انرژی خود را تقسیم کنم.در کل از بازیهایم خیلی راضی بودم.از چهار بازی سیاه 5/3 امتیاز کسب کردم و در سفید هم 2 از 5 گرفتم که در مجموع خوب بود.بازی آخر هم توانستم پتروسیان را با ریتینگ 2670 ببرم.بعد از بازی یادم آمد که ایشان در کمپ ارمنستان زمانی که یازده سالم بود به ما درس میداد و این برایم جالب بود.در آن تورنمنت 25 تا ریتینگ گرفتم و با آن مسابقات روحیه و اعتماد به نفس خوبی گرفتم.

در بازی جام جهانی 2 بازی با ممدیارف انجام دادید.بازی اولت یادم هست که خیلی خوب و پایا پای بازی کردید هرچند بازی را واگذار کردید.کمی راجع به آن دو مسابقه صحبت کنید.

یکی از خاطرات تلخم همان بازی ها بود.قبلش مقداری مشکلات شخصی داشتم و همچنین مشکل عجیبی در هنگام مسابقه برایم پیش آمد.در حرکت چهارم یا پنجم احساس کردم که پلک سمت راستم موقع پلک زدن کامل بسته نمی شود و از چشمانم اشک سرازیر می شود.البته توجیه نمی کنم و حریفم واقعا قوی بود ولی این مشکل باعث شد که نتوانم به خوبی تمرکز کنم و همچنین خیلی روی روحیه ام تاثیر گذاشت.

محبوبترین قهرمان از دید شما؟

بدون شک فیشر.فیشر محبوب و مظلوم بود.کسی بود که شطرنج را به دنیا نشان داد و توانست تک و تنها شوروی را شکست دهد.اینکه بتوانی در یک مسابقه یک استاد بزرگ را 6 بر صفر شکست دهی کار کوچکی نیست.بعد از فیشر بود که شطرنج در دنیا رو آمد و حتی کارپف گفته بود که بزرگترین حسرت زندگی من این بود که با فیشر بازی نکردم.

رابطه ات با دیگر بازیکنان تیم ملی چگونه است؟

در کل روابط خوبی داریم و مشکلی وجود ندارد.شاید ارتباط روزانه نداشته باشیم ولی در کل روابط خوبی داریم.

شما بدون شک از مفاخر شطرنج خوزستان هستید.دوست داریم شماره یک ایران و بعد جهان شوید.چه قولی در این رابطه می دهید؟

باید برای پیشرفت زمان و امکانات مناسب داشت.متاسفانه الان نه مربی تمام وقت دارم و نه یک اسپانسر مناسب و از طرف فدراسیون هم حمایت نمی شویم.من و خانواده ام داریم تنها هزینه می کنیم و اگر بخواهیم منطقی به قضیه نگاه کنیم الان شرایط رسیدن به ریتینگ بالاتر را ندارم. به قول آقای قائم مقامی تا وقتی خوب بازی کنی وظیفه ات را انجام داده ای و اگر بد بازی کنی خیلی راحت از کنار شما گذر خواهند کرد.الان بیش از 5 سال است که با هزینه خودم تلاش می کنم و تمام موفقیت هایی که برای کشور موفقیت کسب کردم با هزینه شخصی بوده و کوچکترین کمکی از فدراسیون صورت نگرفته است.اما تمام سعیم را می کنم که با کمک خانواده به مدارج بالاتر برسم .در حال حاضر تا تابستان درگیر تحصیلاتم هستم ولی برای حفظ امادگی سعی می کنم در جام خزر و یک مسابقه خارجی در عید و قهرمانی دانشجویان جهان در فروردین شرکت کنم.

ما نیز از خانواده محترمتان تشکر می کنیم و شاهد بودیم که چگونه برای موفقیت جنابعالی تلاش می کنند.برای پیشرفت شطرنج خوزستان چه قولی می دهید؟

من از 8 سالگی اینجا بودم و از بچگی اینجا بازی کردم .هر کمکی از دستم بر بیاید دریغ نمی کنم.فعالیت هایی نظیر شرکت در همایش ها ، صحبت با خانواده ها سیمولتانه و ....

تا کی قهرمان خوزستانی می مانی و اجازه نمیدهی که برچسبت را عوض کنند؟

ممکن هست در بعضی جاها استان من را تهران بزنند ولی در هر جایی که مصاحبه کرده ام و صحبت می شود گفته ام که خوزستانی هستم و خوزستانی باقی می مانم و به خوزستانی بودن خود افتخار می کنم

با تشکر از وقتی که به ما دادید و در این مصاحبه شرکت کردید.اگر صحبت پایای دارید بفرمایید

فقط امید دارم شرایط فدراسیون بهتر شود.دو سال هست که برای ما مربی نمی آورند و فقط انتظار موفقیت دارند.به این دلایل شاید در تیم ملی بازی نکنم .جالب است بدانید 8 نفر از شرکت کنندگان مسابقات فینال با زمان برگزاری مسابقات مشکل داشتند ولی فدراسیون زیر بار تغییر زمان بازی ها نرفت.فدراسیون دستش برای تغییر زمان بازی ها بسته نبود.فینال قهرمانی کشور مهمترین مسابقات در سطح کشور است و اگر بخواهیم به کیفیت فینال اهمیت دهیم باید بهترین زمان و شرایط را فراهم کنیم.به هر حال از دعوتی که کردید سپاسگزارم و خیلی خوشحالم که این فرصت به من داده شد.